الهام ظریفیان | شهرآرانیوز محسن عقیلی، مستندساز و فعال رسانهای مشهدی، روز گذشته به تحریریه شهرآرا آمد تا در جمع خبرنگاران این روزنامه درباره مستندسازی بحران و تجربیات حضور پانزده روزه اش در جنوب لبنان بگوید. او و تیم فیلم سازی اش در روزهای اخیر به مناطق مرزی لبنان و فلسطین اشغالی رفته بودند تا روایتگر زوایای نادیده جنگ غزه و جنایات رژیم صهیونیستی باشند.
کارگردان مستندهای «کرار» و «خط شکن» در جریان بازگویی تجربیات حضورش به عنوان یک مستندساز در جنوب لبنان و مناطق مرزی با فلسطین اشغالی با توصیف جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی لبنان گفت: به لحاظ وسعت، لبنان از استان قم کوچک تر، ولی منطقهای سرسبز و سراسر کوهستانی است که در حاشیه مدیترانه قرار گرفته است.
این کشور به تنوع ادیان و اقوام معروف است و سالیان سال، اقوام مختلف در کل منطقه «شامات» در صلح و صفا در کنار یکدیگر زندگی میکرده اند، اما از زمانی که پای صهیونیستها به منطقه باز شد و آنها ادعای ایجاد حکومت یهودی در منطقه را کردند، اقوام مختلف حساس شدند و طبیعی است که این موضوع کل منطقه را از نظر سیاسی به هم بریزد.
عقیلی افزود: در لبنان همه گروههای سیاسی و حتی گروههای مردم با حزب ا... همراه نیستند و جریانهایی دوست دارند در آغوش اسرائیل باشند. در این سفر، حزب ا... جمعی از رسانههای اغلب غیرهمسو با جریان مقاومت را دعوت کرده بود که به آنها چهره واقعی اسرائیل را از نزدیک بشناساند و نشان بدهد که این رژیم اشغالگر مردم بی گناه و منازل مسکونی را هدف قرار میدهد.
او درباره اهداف سفر خود به لبنان گفت: ایران خبرنگار مستقر در لبنان دارد و ما برای این نرفته بودیم که با آنها موازی کاری کنیم. بلکه ما به این دلیل رفتیم که ابعادی از جنگ را به تصویر بکشیم که خبرنگار نه میتواند و نه میخواهد و نه فرصت آن را دارد که به آن بپردازد.
در این جمع، ما در کنار بیش از چهل نفر از نمایندگان این رسانهها قرار داشتیم و با بیست ماشین به سمت مناطقی به راه افتادیم که روز قبل حملاتی از سوی اسرائیل در آنها اتفاق افتاده بود. اولین منطقهای که برای بازدید در نظر گرفته شده بود، منطقهای به نام «یارون» بود که در یک جاده مرزی مشرف به مناطق اشغالی قرار داشت و در یک طرف جاده یک منزل مسکونی مورد اصابت موشک قرار گرفته بود و دو نفر در آن شهید شده بودند.
این مستندساز افزود: در آن روز بعد از اینکه خبرنگاران تجهیزات خود را راه اندازی و در حال برقراری ارتباط زنده با پایگاههای خبری خود بودند، صدای مهیب موشکی را شنیدیم. موشک بر همان خانهای فرود آمد که روز پیش مورد حمله موشکی قرار گرفته بود و آن را منفجر کرد. در این اتفاق یکی از خودروهای حمل تجهیزات ماهوارهای نیز آسیب دید.
نیروهای حزب ا... بلافاصله خبرنگاران را جمع کردند تا از منطقه دور کنند. چند صد متری دور شدیم و چند دقیقه بعد به سمت ماشینها برگشتیم. در حال تهیه گزارش و گرفتن تصاویر از حمله موشکی و آسیب دیدن آن خودرو بودیم که موشک دیگری شلیک شد. پس از آن حزب ا... اجازه نداد به مسیر ادامه بدهیم و سریع وسایلمان را جمع کردیم و برگشتیم. بعد از این اتفاق تا ساعتها گوش هایمان به دلیل صدای حرکت موشک زنگ میزد و شب نیز از سردرد خوابمان نبرد.
عقیلی با بیان اینکه خبرنگاری بحران برای بسیاری از رسانههای ما در چنین موقعیتهایی بیشتر شبیه یک شوخی است، گفت: این اتفاق حوالی ساعت سه بعدازظهر رخ داد و در حالی که خبرنگاران تجهیزات ماهوارهای ارتباط زنده و لحظه به لحظه با دنیا داشتند، هیچ خبرنگاری از ایران در جمع ما حضور نداشت. با این حال ما بلافاصله تصاویری که ضبط کرده بودیم، تدوین و به تهران فرستادیم. خوش حال بودیم و فکر میکردیم بلافاصله شبکه خبر آن را پخش میکند، ولی گفتند صبر کنید برای خبر ۲۱. برای خبر ۲۱ هم به ما گفته شد چهار دقیقه زیاد است و در نهایت آن را پخش نکردند.
این مستندساز گفت: چند روز قبل که به تیم خبری المیادین حمله کردند، مدیر شبکه المیادین در برنامه زنده این شبکه حاضر شد و خبر شهادت همکارانش را اعلام کرد. در حالی که بعد از اتفاقی که برای ما در لبنان افتاد و در جریان آن حتی خودرویمان نیز مورد اصابت ترکش قرار گرفت و آسیب دید، هیچ کسی از تهران حتی با ما تماس نگرفت که حالمان را بپرسد و ببیند ما زنده ایم یا نه.
محسن عقیلی در ادامه و در گفتگو با شهرآرا از ظرفیتهای فیلم سازی و مستندسازی درباره اوضاع این روزهای غزه و لبنان گفت. این فیلم ساز تأکید کرد: برای رسیدن به تولیدات رسانهای در این باره، در قدم اول باید دایره اطلاعات فیلم سازان از موضوع جنگ غزه بالا برود. به ویژه در وضعیت رسانهای که همه اخبار از رسانههای داخلی میآیند و ما منابع دیگری نداریم.
او با بیان اینکه جوانب جنگ از خود جنگ به عنوان سوژه برای ساخت فیلم جذابتر هستند، گفت: فقط باید رفت و این سوژهها را از نزدیک دید. در این سفر سراغ هر سوژهای به عنوان یک بخش کوتاه میرفتم، میدیدم آن قدر جذاب است و ظرفیت دارد که رغبت داشتم یک مستند بلند از آن بسازم. اما فیلم سازان ما اغلب در جریان این اخبار قرار نمیگیرند و همچنین معمولا تجربه ساخت مستند و فیلم جنگی ندارند.
این هنرمند با تأکید بر اینکه برگزاری گعدههایی با حضور فیلم سازان، مستندسازان و خبرنگاران ایرانی و غیرایرانی حاضر در غزه و لبنان میتواند در انتقال ایدههای فیلم سازی و اشتراک اطلاعات مفید مؤثر باشد، گفت: من به تنهایی نمیتوانم دراین باره مستندهایی بسازم. چون توانایی من محدود است. فیلم سازان میتوانند با دفتر رسانهای حزب ا... برای فراهم کردن امکان تولیدات رسانهای تماس بگیرند.
ولی شاید خیلی اطلاعات نداشته باشند که چنین سوژههای خوب فیلم سازی در این منطقه برای کار وجود دارند. ممکن است فکر کنند مستند جنگی لزوما یعنی همراه شدن دوربین با رزمنده ها. در حالی که ما در زمان حضورمان در لبنان، حتی یک رزمنده حزب ا... یا یک شلیک از طرف آنها ندیدیم.
او درباره شرایط حضور فیلم سازان و مستندسازان در مناطقی مانند غزه و لبنان گفت: به هرحال اینکه بخواهید به کشور دیگری برای ساخت فیلم بروید، نیازمند طی کردن روابط دیپلماتیک هستید و ممکن است سخت باشد. در یک کشور جنگی به ویژه کشوری که هیچ دولت و سازمانی در آن وجود ندارد، شرایط سختتر هم هست. در این وضعیت فقط میتوان از شبکههای ارتباطی انسانی استفاده کرد. همچنین به لحاظ فنی و تکنیکی ساخت فیلم در این مناطق مستلزم شرایط ویژهای است که با استفاده از تجارب دیگران میتوان از آنها اطلاع پیدا کرد.
عقیلی افزود: ساخت مستند درباره شرایط این روزهای غزه و لبنان بیش از پیش اهمیت دارد. اکنون در دنیا دوره حکومت رسانه هاست. حضور درخور توجه خبرنگاران رسانههای مختلف دنیا در غزه نشان دهنده درک همین ضرورت است. در حالی که برای مثال در حادثهای که من در مستند نشان دادم، هیچ خبرنگاری از ایران حضور نداشت و این ممکن است به این دلیل باشد که ضرورت آن را احساس نکرده اند. یا اینکه میتوان گفت خبرنگاران ایرانی به دلیل کم لطفیهای برخی مدیران داخلی رسانه ها، انگیزهای برای حضور در این صحنهها که مستلزم در خطر قرار دادن جان خودشان است، ندارند.
او همچنین گفت: فارغ از نگاه ایدئولوژیک و ارزشی ما به این موضوع، اینکه ظرفیت مناسبی در این مناطق برای فیلم سازی و مستندسازی وجود دارد یا خیر، بستگی به زاویه نگاه ما دارد. اگر ما شرایط فعلی را یک شرایط حساس تاریخی بدانیم که به طور قطع این گونه است، نیازی نیست که لزوما آدم متشرع و انقلابی باشیم که متوجه ظرفیت این اتفاق برای فیلم سازی شویم.
همین که آدم تاریخ دانی باشیم کافی است. اگر کسی تاریخ بداند، متوجه خواهد شد که اکنون این وضعیت، یکی از مقاطع حساس تاریخی است. هرکسی دوست دارد در حساسترین نقاط تاریخ، اثرگذار باشد. یا دست کم آن واقعیتها را از نزدیک لمس کند.
مانند این است که اگر کسی ۱۴۰۰ سال پیش واقعه عاشورا را لمس میکرد و میدانست چه اتفاقی قرار است بیفتد، ولو شده به عنوان یک مورخ و شاهد میرفت روی یک ارتفاع میایستاد و اتفاقات را مشاهده میکرد. باید به این درک برسیم که یک موقعیت تکرارنشدنی در تاریخ در حال وقوع است. در واقع فارغ از نگاه ارزشی از دید تاریخی، این اتفاق، یک فرصت خوب برای فیلم سازی و مستندسازی است.